جدول جو
جدول جو

معنی دره حیدر - جستجوی لغت در جدول جو

دره حیدر
(دَرْ رَ حَ دَ)
دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 8هزارگزی شمال الیگودرز و 6هزارگزی شمال خاور ازنابه الیگودرز، با 293 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِهْ حَ دَ)
دهی است از دهستان بالا شهرستان نهاوند. واقع در 65هزارگزی جنوب نهاوند. سکنۀ آن 287 تن. آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بُ نَ حِ دَ)
دهی از دهستان عقیلی بخش عقیلی است که در شهرستان شوشتر واقع شده است. دارای 200 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حَ دَ)
دهی از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز. دارای 80 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(حَ دَ)
نامی است که به حضرت علی (ع) دهند. زنان در حمام آنگاه که سوگند خوردن خواهند کف دست بر زمین صحن حمام زنند و گویند به این شاه حیدر. (یادداشت مؤلف). زنان دو کف دست را بقوت بر زمین حمام زنند و گویند: به این شاه حیدر. یا: قسم به این شاه حیدر بمعنی قسم به این حمام. (یادداشت مؤلف). رجوع به علی (ع) شود
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ صَ)
نام یکی از دهستانهای بخش اشترینان شهرستان بروجرد است. این دهستان درجنوب خاوری بخش واقع از شمال به بلوط بیک از جنوب به بروجرد از خاور به ده گاه از باختر به آقائی محدود است. آب آن از قنات است. مرتفعترین کوه این دهستان موسوم به قله شاه عبدالله است که بین دره صیدی و ده گاه و قپانوری واقع و مراتع خوبی در آن وجود دارد. این دهستان از 32 آبادی تشکیل گردیده و در حدود 17000 تن سکنه دارد. قرای مهم ّ آن عبارتند از: ده گاه، ده نو شاهقلی، کوشکی بالا، کوشکی پائین، کمره بالا دره گرم، دره گرگ، ده ترکان، گل زرد، گندل گیراه. راههای این دهستان مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از دهستان بالا شهرستان نهاوند، واقع در 15000گزی جنوب نهاوند و 6000گزی جنوب شوسۀ نهاوند به ملایر و بروجرد. هوای آن سرد، دارای 300 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آنجا غلات و تریاک و توتون و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان لاهیجان واقع در5هزارگزی جنوب لاهیجان. آب آن از استخر محلی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
قریه ای است هفت فرسنگی میانۀ جنوب و مغرب رامهرمز. (فارسنامۀ ناصری). دهی است از دهستان رغیوه بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقعدر 45هزارگزی شمال باختری رامهرمز و 12هزارگزی جنوب راه شوسه نفت سفید به هدام دشت، با 500 تن سکنه. آب آن از چاه وراه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین آن از طایفۀ سادات غرابی هستند. این آبادی را سیدیونس نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد. واقع در 19هزارگزی خاور تفت و 4 هزارگزی باختر جادۀ یزد، با 696تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. دبستان و معدن سرب دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ سَیْ یِ)
دهی است از دهستان بالا گریوۀ بخش ملاوی شهرستان خرم آباد. واقع در 52هزارگزی خاور راه شوسۀ خرم آباد به اندیمشک، با 300 تن سکنه. آب آن از چشمه بیدبهشت و راه آن مالرو است. بنای بقعه ای بنام دره سید دارد که از آثار قدیم است. و ساکنین آن از طایفۀ شلووند و چادرنشین هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ دُ)
دهی است از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان. واقع در 32هزارگزی شمال خاوری رفسنجان. و 20هزارگزی شمال راه شوسۀ رفسنجان به کرمان، با 1100 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. بنای زیارتگاه بی بی صفیه و شاهزاده عبدالله از نواده های موسی بن جعفر (ع) از آثار تاریخی آن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
نقطه ی دور
فرهنگ گویش مازندرانی